سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دل نوشته های هدهد سرگشته
درباره وبلاگ


حتما داستان هدهد سلیمان را شنیده اید ، این بار هدهدی دیگر متولد شده است هدهد آستان اهل بیت (ع) اما در زمان حیات او ولی زمانش در پس پرده غیبت بوده ، پس به ناچار راه سرگشتگی در پیش گرفته و عاشقانه در جستجوی معشوق خود و در تب وتاب لحظه وصال است . می خواهد از عشق بگوید ، از عاشقی بسراید و سخن از دردها بگوید (اگر توفیقش دهند و عاشقان دیگر دعایش کنند...)
آرشیو وبلاگ
چهارشنبه 87 اردیبهشت 18 :: 1:56 عصر ::  نویسنده : هدهد سرگشته

بسه دیگه! خجالت بکش.

بی معرفت!

" . . . وَنَفَختُ فیهِ مِن رُّوحی . . . (از روح خودم در آن دمیدم)"

می فهمی یعنی چی؟

میخوای بگم و از خجالت آب بشی؟

خدا میگه : تو پاره تن منی! وجودت از وجود منه،

 "اِنا لله و اِنا اِلَیهِ راجِعون"

تو ماله منی و آخرش هم باید بیای پیش خودم.

اون وقت ، تو...!!!

آخر بی معرفتیت میدونی چیه ؟

اینه که خدا بگه: "من به خاطر انسان به شیطان (که ملک مقرب خدا بود) پشت کردم ، اما انسان به خاطر شیطان (که دشمن قسم خورده اونه) به من پشت کرد"

 

قصد جسارت نداشتم، خطاب تمام این جملات خودم بودم، خدا خودش کمکم کنه




موضوع مطلب :